 
 

متن شعر
شب عشق بود و شب شور بود
صفارایی ظلمت و نور بود
شب سوز و اشک و مناجات بود
شب فضل و فخر و مباهات بود
شب سوختن دور شمع وصال
به دریای اتش زدن بال بال
شب در ره دوست فانی شدن
شب تا ابد جاودانی شدن
به یک خیمه جمع بنی هاشمند
همه بهر ایثار جان عازمند
به یک خیمه انصار گردیده جمع
همه سوخته بی صدا مثل شمع
همه در مناجات و راز و نیار
همه سیر معراجشان در نماز
حبیب است و حال نماز شبش
نیفتاده نام حسین از لبش
سلام خدا بر زهیر ابن قین
که محو نماز است و مات حسین
جوانیست شوق عروجش به شب
خدایا مسیح است این یا وهب
شده مسلم اوسجه گرم سیر
همانند جون و بریر و زهیر
***
بار معبودا تنم جانم سرم تقدیم تو
پای تا سر زخم های پیکرم تقدیم تو
ناز سنگ و ناز تیر و نیزه ها را میخرم
زخم پیشانی و خون حنجرم تقدیم تو
دوست دارم داغ روی داغ بر قلبم نهی
قاسم و عباس و اون و جعفرم تقدیم تو
کودک شش ماه خود را گرفتم روی دست
خون حلقوم علی اصغرم تقدیم تو
راضی هستم تا به میدان اربا اربایش کنند
جسم صد چاک علی اکبرم تقدیم تو
خدا کند همه زخم ها به تن بخورد
خدا کند که کسی زخم بر جگر نزند
.

سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


 مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی
  مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی   
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
 