تاریخ انتشار:
بازدید:
5168 بازدید
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه می خورد
از آن به بعد آب به لبها حرام شد
ای احترام واجب زینب دم غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود
دور و بر تو دور و برم ازدحام شد
بعد از عبور چکمه شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
کارت کجا کشیده که پرده نشین شهر
با شمر بد دهن سر تو همکلام شد
.
پرتخفیفترینکتابهایمداحی»کلیک کنید
تخفیفویژهکتابمداحیمحرم»کلیک کنید
.
.
وفات حضرت زینب ۹۹ حاج حسین سیب سرخی
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.
این شعر خیلی جانسوز و قشنگ هست.