نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل * محمدحسین حدادیان

بازدید: 3499 بازدید

نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل

گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول

اهانت به من کرد جسارت به زن کرد

جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد

مادر زمین خورد حسن مُرد

******

میمیرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی

چنان زد که دیگه نمیره رد اون کبودی

نشست و نشستم شکست و شکستم

تا این طور نلرزم باید که چشام و میبستم

مادر زمین خورد حسن مُرد

******

دلم خون ِ از ترس بزارید بگم این و هم پس

یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دست

میگم به بابام چجوری رسیدی

میگم به بابام موهام و کشیدی

یه روز میبینی با بغض گلو میگم به عمو

کشیدی گوشم رو بین هجوم میگم به عمو

با چوب رو بلاش زدی روبروم میگم به عمو

شب سرد تنهاست نه بابا نه عباس

رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواست

زد بی هوا زد ای وای با پا زد

 

 

 

کانال تلگرام سایت مهجه

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر