چه زندانی و زندان بانی * سید مهدی میرداماد

بازدید: 2302 بازدید

چه زندانی و زندان بانی تو این شبای طولانی

که تازیونست افطارم شبیه بارون می بارم

گوشه سیاه چال افتادم به یاد گودال

مثه جدم حسین دست و پا میزنم

تشنه لب مادرم رو صدا میزنم

وای ای وای

خدا خدا خدا خلاسم کن

****

چه شب های دلگیر و سردی چه مردمانی نامردی

نه دلخوشی نه لبخندی نه اشنا نه فرزندی

مردم از جدایی میوه دلم کجایی

مردم از جدایی میخونم رضا کجایی

جای تو خالیه این دم اخری

من حسین و تو مثل علی اکبری

وای ای وای

خدا خدا خدا خلاسم کن

****

غم و دردمن بی اندازست تنم پر از خون تازست

دیگه زا این دنیا سیرم خدا رو شکر زود میمیرم

دل به خون نشسته دشمن ساقم و شکسته

دستم و بسته و بی حیا میزنه

مثل مادر من و بی هوا میزنه

وای ای وای

خدا خدا خدا خلاصم کن

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر