کنیزهات نشستند و مو پریشانند * محمدحسین پویانفر

بازدید: 852 بازدید

کنیزهات نشستند و مو پریشانند

نگاه کن همه بچه هات گریانند

نشسته ایم کنارت نگاه کن ما را

بگو نمیروی و رو به راه کن ما را

زمان رفتن تو نیست استخاره نکن

تو که هنوز جوانی کفن قواره نکن

چگونه گریه برای نماندنت نکنم

بگو چه کار کنم که کفن تنت نکنم

بیا و کار کن اصلا ولی نشسته نکن

تو را به دست شکستت مرا شکسته نکن

بگو چه کار کنم سمت پر زدن نروی

مگر تو قول ندادی بدون من نروی

کسی اجازه ندارد غذا درست کند

برای فاطمه تابوت را درست کند

نفس نفس زدن از زندگی سیرت کرد

سه ماه آخر عمرت چقدر پیرت کرد

سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت

سه ماه آخر عمرت همش کبود گذشت

مرا ببخش شکسته شدی و چین خوردی

سه ماه آخر عمرت همش زمین خوردی

همیشه دست به دیوار میشوی زهرا

تکان نخور که گرفتار میشوی زهرا

دو چشم بسته خود تورو خدا وا کن

بیا و از سرت این دستمال را وا کن

مرا ببخش اگر ریختند بر سر تو

مرا ببخش به دیوار خورد معجر تو

اگر نشد سرشان را به خویش بند کنم

و از روی تو دره خانه را بلند کنم

دو موی سوخته از شانه ات در آوردم

و میخ را ز دره خانه ات در آوردم

بمان که خانه امنی برات میسازم

مدینه را همه را خاک پات میسازم

شاعر: علی اکبر لطیفیان

 

 

.

شب ۳ فاطمیه اول ۹۸ محمد حسین پویانفر

.

متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.

کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.

استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر