در حرم و خیمه گاه یاس مادر بی تابه * حاج محمود کریمی

بازدید: 994 بازدید

در حرم و خیمه گاه یاس مادر بی تابه بی تابه

وا عطشا اما چشمای تر مادر  پر آبه پر آبه

از بس دلش خونه تن مثل زندونه

بی تابه یک اذن میدونه میدونه

گلای زینب تو خیمه دارن میمیرن برادر

بیا بخر آبروم و بزار برن جن مادر

دو تا گل یاسم فدا سرت به فدای چشمای اکبرت

بیا ببین اشکای خواهرت یه نظری کن جون مادر

****

تیغ و سپر در دستای ما به خدا بی تابه بی تابه

ما همگی سرباز عشق و حسین اربابه اربابه

چون فاتح خیبر در بین این لشکر

بر لب رجز داریم یا حیدر یا حیدر

تشنه لبای شهادت  از جام دستای سردار

ما درس جنگاوری رو گرفته ایم از علمدار

علمدار علمدار علمدار ای علمدار

تا نفس آخر که میکشیم رولبای ما حسین و بس

بیا ببین پسر فاطمه ببین که غلامات افتادن از نفس

****

روی زمین از سرخیه خون انگار گلگونه  گلگونه

وقت نماز در محراب عشق رخسار پر خونه پر خونه

تا بر زمین افتاد گلهای  این خواهر

با حسرتی گفتم ای مادر ای مادر

حسین اومد از تو خیمه با گریه بالا سرشون

ولی نشسته توی خیمه ها مادرشون

این عرق شرم و خجالته که رو پیشونیه برادره

یکی کنار جسم قاسمه یکی پیش نعش اکبره

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر