یه روزی چهار تا پسر داشتم یه روزی سایه ی سر داشتم یه روزی ستاره ی سحر داشتم یه روزی یه قرص…
دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم من خانه دار خانه ای افسرده هستم آرامش یک باغ طوفان…
گل رشیدم بعد از تو شکسته شد کمرم سرت رو هر شب میبینم رو نیزه ها پسرم منم منم اونکه بعد تو…
همه ی دنیا خوشن انگار من یکی غریبم این وسط حرف بچه نداره قیمت جز برای مادرش فقط ننه ام البنین به…
من از رفیقای عراقیم یاد گرفتم که چجوری باز میشه با دست بی بی هر گره بزرگ و کوری دستِ فاطمه است…
تاج سرم شدی اصلاً تو زندگیمی همه باورم شدی ام البنین شدی یعنی که مادرم شدی ام البنین ام البنین درد سرت…
متن شعر آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیست مناجات با امام زمان آهم چرا از سوز هجرت آتشین نیست قلبم چرا…
متن مداحی همسر و ملیکه جناب حیدر حسن عطایی همسر و ملیکه ی جناب حیدر مادر عفیفه ی جناب ساقی تو گره…
گفتن ندارد نشسته کنج بقیع و غیر از محن ندارد ای وای مردم حسین من مانده بین صحرا کفن ندارد حسین حسین…