تاریخ انتشار:
بازدید: 975 بازدید


آلوده دامن خود را رساندم متن شعر مداحی
آلوده دامن خود را رساندم
بر روی شانه بارم کشاندم
اما همیشه ردم نکردی
من نامه خود با گریه خواندم
یا ربی العفو
اشکی ندارم حالم گرفته
دست گناهام بالم گرفته
مهدی که از من دارد گلایه
انگار قلب عالم گرفته
یا ربی العفو
کارم خراب است بسته به مویی
باید چه کرد از بی آبرویی
با روی بازت گفتی بیایم
گفتم بیایم من با چه رویی
یا ربی العفو
کو سر به زیری کو سر به راهی
افتاده ام از چاله به چاهی
حالا رسیدم در محضرت با
موی سفید و روی سیاهی
یا ربی العفو
ناز علی را نوکر خریده
بار گدا را حیدر خریده
با گریه عمری شبهای جمعه
گفتم حسین و مادر خریده
یا ربی العفو
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net