جهت عـضویت کلیک کنید
آه فضه خونمون شده همش روضه
آه فضه روی مسماره خونِ تازه
آه فضه دردمون شده بی اندازه
یه نفر نگفت که زهرا یه زنه
این درد منه این درد منه
زنِ باردارو کسی نمیزنه
این درد منه این درد منه
از چهل نفر خورده یه تن
این درد منه این درد منه
****
آه مسمار چی نوشتی آخه رو دیوار
آه مسمار مادر ما رو کشتن انگار
آه مسمار چشای مادر ما شد تار
در شکست و دیگه شد برو بیا
وا محمدا وا محمدا
مونده بود حسین زیر دست و پا
وا محمدا وا محمدا
مادرم رفت دلش کرب و بلا
وا محمدا وا محمدا
****
آه مادر چی کشیدی بعد پیغمبر
آه مادر امون از چهل نفر کافر
آه مادر میزدن لگد همش تو در
اومدن تو خونه ی وحی خدا
وا محمدا وا محمدا
توی خونمون شده سر و صدا
وا محمدا وا محمدا
میخ در تو لااقل کوتاه بیا
وا محمدا وا محمدا
****
آه زهرا شده حیدرت تک و تنها
آه زهرا خیلی بی قرارم این شبها
آه زهرا بگو چی کنم با این غمها
بغضه سنگینیه تو گلوی من
ای بانوی من ای بانوی من
زدنت فاطمه روبروی من
ای بانوی من ای بانوی من
کشتنت مقابل نگاه من
ای سپاه من ای سپاه من
رفتنت شده دلیل آه من
ای سپاه من ای سپاه من
****
آه زهرا شده غربت علی معنا
آه زهرا بگو چی کنم من این روزا
آه زهرا روضه میخونم برات حالا
شد دلم میون کوچه ها کباب
دادنم عذاب دادنم عذاب
زدنت تو رو به نیت ثواب
دادنم عذاب دادنم عذاب
کربلایی نریمان پناهی
ایام فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “