بابا خوش اومدی روشن شد خرابه * حسین سیب سرخی

بابا خوش اومدی روشن شد خرابه

عالم بی قراره از بس غصه دیدم

این قلبم کبابه

اعضای پیکرم نیلی و کبوده

توی تب میسوزم زخمام کارِ دستِ

زنهای یهوده

دلم خونِ پریشونه

خرابه واسم شبیه زندونه

دیگه چشمام نمیبینه

دارم جون میدم میون ویروونه

حسین بابا حسین بابا

****

از بعد رفتنت روز خوش ندیدم

رو خاک بیابون با دست و پاهایِ

بسته میدویدم

بابا سه سالتو دادن خیلی آزار

خندیدن به اشکام بردن دخترت رو

توی کوچه بازار

دیگه بابا کم آوردم

ببین پهلومو چقدر لگد خوردن

منو خیلی زدن سیلی

خبر داری روز صد دفعه مُردم

حسین بابا حسین بابا

****

پیشونی و سرم با سنگا شکسته

بابایی نگاه کن روی صورت من

جای ردِ دسته

تو کوچه های شام دنبالم دویدن

افتادن به جونم من کاری نکردم

موهامو کشیدن

منو کشتن با حرفاشون

نشون میدادن منو با دستاشون

به اشک من میخندیدن

عذابم دادن با اون نگاهاشون

حسین بابا حسین بابا

.

با نوای حاج حسین سیب سرخی
متن مداحی شب سوم محرم ۱۴۰۱
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
.

instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.

متن کامل »