با پا زدند بر در و در را صدا زدند حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1711 بازدید
محمود کریمی

با پا زدند بر در و در را صدا زدند متن شعر مداحی

با پا زدند بر در و در را صدا زدند

بی اطلاع امده و بی هوا زدند

دیدند چون حریف نبردش نمی شوند

دستش طناب بسته به او پشت پا زدند

یک عده جاهل متجاهر به فسق هم

لب تشنه امدند ولی اب را زدند

با جمع نا منظمشان سنگ ریزه ها

سیلی به روی مادر ایینه ها زدند

شیطان پرست های به ظاهر خدا پرست

حتی تو را برای رضای خدا زدند

یک نفر بر گرد مولا با سپر چرخیده بود

بهتر است این که بگویم با پسر چرخیده بود

سر نوشت شیعه را جور دیگر می زد رقم

در به سمت داخل کوچه اگر چرخیده بود

امده مولا به پای خویش و بیعت کرده است

در تمام شهر این گونه خبر چرخیده بود

تا همین اندهزه میگویم از بس ضرب داشت

یک نفر سیلی زد اما پنج سر چرخیده بود

میشد از طرز قدم هایش بفهمی با  شتاب

دور خود در عرض کوچه یک نفر چرخیده بود

ان که مصداق شریف جمله ی لولاک بود

سمت پهلویش چرا لولای در چرخیده بود

موجی رسید و هیبت دریا تکان نخورد

اتش گرفت دامنش اما تکان نخورد

او قول داده بود فدای علی شود

در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد

زهرا خودش علیست چرا کم بیاورد

چون کوه از مقابل ان ها تکان نخورد

با هیبت از حریم ولایت دفاع کرد

طوری که اب در دل مولا تکان نخورد

مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود

این بود علتش اگر از جا تکان نخورده

وقتی نیاز داشت نیازش زنانه بود

وقتی دوید خادمه اقا تکان نخورد

ان ضربه غلاف مگر که چه کرده بود

از ان به بعد بازوی زهرا تکان نخورد

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل