برا مشک و علمت گریه کنم | وحید شکری ۱۴۰۳ | متن شعر

نویسنده:
بازدید: 654 بازدید
وحید شکری

جهت عـضویت کلیک کنید

.

برا مشک و علمت گریه کنم

برا دست قلمت گریه کنم

پهلوون من برای صورت و

خونِ روی پرچمت گریه کنم

گریه میکنم برات گریه زیاد

کی میگه گریه به مردا نمیاد

تو زمین خوردی و خوردم زمین

میخنده لشکر ابن زیاد

زدنت عباس میزنم ناله

علم افتاده زمین و شمر خوشحاله

آخرین کارش توی گوداله

علم افتاده زمین و شمر خوشحاله

****

چجوری غمت رو باور بکنم

چشم درهمت رو باور بکنم

قد بلند هاشمی آخه چطور

بدن کمت رو باور بکنم

پیش هم بچینم اعضای تو رو

پیش بازوهات دستای تو رو

من دیگه فکر نمیکردم ای وای

که بخوان قطع کنن پای تو رو

صورتت واسم کاشف الکربه

به همین صورت حیدری زدن ضربه

بی هوا خوردی وای از این حربه

به همین صورت حیدری زدن ضربه

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
مداحی جدید؛ کربلایی وحید شکری
شب تاسوعا ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل