


متن شعر
بر سینه خود می فشارم زانوی غم را
وقتی که بی تو باز میبینم محرم را
صاحب عزا با دست های خویش کوبیدی
بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را
ای آسمان چشمه جوشان اشک خون
پر بارتر کن بارش این اشک نم نم را
هر شب میان کوچه ها بر سینه خواهی زد
وقتی که می خوانند شور و نوحه و دم را
بر رشته پرچم دخیل گریه میبندم
آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را
با اذن زهرا اذن مولا اذن پیغمبر
با اذن تو پوشیده ام این رخت ماتم را
دلشوره دارم اربعینم را همین اول
امضا کن آقا جان برات کربلایم را
.
سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

