تاریخ انتشار:
بازدید: 1956 بازدید


بسوز ای دل بزن شراره متن شعر مداحی
بسوز ای دل بزن شراره
که شعله خیزد ز سنگ خواره
بریز ای اشک به رخ هماره
که تازه گشته غمم دوباره
صدا ندارد ترانه من
کسی نزد سر به لانه من
غریب و تنها به خانه من
غروب کرده مه و ستاره
خزان فتاده به لاله زارم
نه تاب هجران نه راه چاره
غریب کوچه شهید خانه
جدا شد از من به تازیانه
به بازوی او به سینه من
بود نشانه بود شراره
غم خسوف قمر بگویم
حدیث قتل پسر بگویم
به سینه یا میخ در بگویم
کدام را من کنم اشاره
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net