تاریخ انتشار:
بازدید: 1349 بازدید


به روی شانه خورشید رفته پیکر ماه متن شعر مداحی
به روی شانه خورشید رفته پیکر ماه
ولی چگونه برد ماه را از این درگاه
هنوز روی زمین رد خون او پیداست
هنوز ناله اش از پشت در رسد آه جانکاه
چنان به سینه این کوه تیشه را زده اند
که کوه رفته به تابوت گشته چون پره کاه
خجالت از چه کسی می کشد امیر غدیر
که چند گام نرفته بایستد ناگاه
قدم قدم که قدش چون کمان کمان میشد
نفس نفس ز دلش میکشید تیر آه
که ای خدا گرفتی یگانه یارم را
کنون ببین که امیری شدم بدون سپاه
دل شب است و چنین ناله میزنم آرام
به عزت و شرف لا اله الا الله
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net