به قلب روشن یک مرد زخم ناسزا سید مهدی میرداماد + متن شعر

بازدید: 1,409 بازدید
سید مهدی میرداماد
.

متن شعر

به قلب روشن یک مرد زخم ناسزا افتاد

شبیه چادر زهرا که برآن رد پا افتاد

در و دیوار میشد روضه تصویری این مرد

زمان روضه خوانی اشک از چشم خدا افتاد

علی شد آن چنان که دست بسته کوچه را طی کرد

سپس محض هواداری زهرا بی هوا افتاد

خودش میخواست تا یادی شود از مادر سادات

نگاهی تلخ بر پهلوی خود انداخت تا افتاد

حسن شد کوچه را میگشت با دقت

به خود می گفت خدایا گوشوار مادرم زهرا کجا افتاد

مدینه گر چه آتش بود و می سوزاند قلبش را

ولی در آخر این روضه یاد کربلا افتاد

بزن آتش بزن این خانه را من زینبی هستم

امان از شعله هایی که به جان خیمه ها افتاد

.

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.