تاریخ انتشار:
بازدید: 579 بازدید



بیاید بریم با هم یه سر به قتلگاه
افتاده روی خاک یه شاه بی سپاه
یه طرف یه خواهری سرگردون بی سامون
یه طرف حسین و چشم گریون
زیر دست و پای شمرِ ملعون
داره از رو تل میبینه زینب آزارش
خنجرو رو حنجر دادشش
داره داد میزنه ظالم پاتو بردارش
****
پیچیده توی دشت صدای مادرش
میکوبه خنجرو به روی حنجرش
زنده بودی که تو رو برگردونت با پاهاش
ذره ذره کشتنت این اوباش
خواهرت میگه بمیرم واست ای داداش
زنده بودی که برید اون ظالم از تو سر
جلوی چشای خیس مادر
.
با نوای سید محمدرضا نوشه ور
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.