ته دلم خالی شده محمد حسین حدادیان + متن شعر

بی قرارِ کربلا اونه که پناهی جز خودت نداره کربلا دوست داره پاشو تو خاک تو بذاره کربلا دوست داره همه رفیقاشو…

فرموده نبی حق رسول مدنی لَو اِجتَمَعَ الناس عَلی حُبِ علی لَما خَلَقَ اللهُ النار عالم که با علی باشه از دوزخ…

بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه گاه تا دل گودال…

چند وقتیه که گوشه گیرم تا دوباره کربلا نرم هیچ جا نمیرم تازه فهمیدم که بی حرم از دنیا سیرم حرم که…

باز داره صدای گریه های روضه هات میاد آخ که چقدر لباس سیاه به نوکرات میاد بر مشام جان شمیم سیب کربلات…

نیک بنگر که زبان رمز چه رازی را با تو باز میگوید کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا یعنی اگر چه…

خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه ی از غم بی تاب مات تصویر غمت اشک در گوشه ی چشم…

ای وای پر از زخمی ای وای پر از خونی عطشان اگه بودی عریان نمیمونی نترس اگه غارت شده پیروهنت چادرمو میندازم…

سالمو میگذرونم تا برسه شب قدر ذکر لبم حسینه همین بسه شب قدر تلاطم اشکو توی چشمام میشه نظاره کرد دم افطار…

کربلایی وحید شکری
فاطمیه ۴۵ روز ۱۴۰۳