جهت عـضویت کلیک کنید
توی گرمای نفسگیر زیر هرم گرم خورشید
بین کاروانی تنها دل خواهری میلرزید
امان از دل امان از دل
امان از دل زینب
توی صحرای غریبی از چشاش بارون میباره
هی میخواد آروم بگیره فکر فردا نمیزاره
نمیدونه چرا اینجا تا حسینشو میبینه
یاد مادرش میفته غم روی دلش میشینه
وقتی غم میاد سراغش هی میگه برادرم کو
لحظه ها برام یه ساله یادگار مادرم کو
امان از دل امان از دل
امان از دل زینب
دیگه آروم نمیگیرم ساربان کجا رسیدیم
اگه میخوای که بمیرم بگو کربلا رسیدیم
بچه ها میگن که نخله اون سیاهی ها که پیداست
اگه کربلا همینجاست همشون نیزه ی اعداست
برای مهمونی تو همشون هلهله دارن
هرچی که تو چنته دارن برا کشتنت میارن
غنچه هات بی کس و تنها یه بیابون لاله چینه
بگو با طفل سه ساله بر میگردیم به مدینه
امان از دل امان از دل
امان از دل زینب
اینجا که آبی نداره انگاری همش سرابه
گمونم که زودتر از من زمون مرگ ربابه
………………………… بونه داره دل خونم
برا قامت ابالفضل من و ان یکاد میخونم
امان از دل امان از دل
امان از دل زینب
این طرف لبای تشنه اون طرف آب فراته
برا چی به روی اصغر چشای حرمله ماته
اکبرو بازم صدا کن بیا لیلا رو دعا کن
گمونم وقت اذونه نیزه دارا رو نگاه کن
امان از دل امان از دل
امان از دل زینب
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
حاج محمود کریمی
تکمیل آرشیو / شب دوم محرم ۱۳۸۱
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی