تو با من چه کردی که یادم نمیره * غلام کویتی پور

تو با من چه کردی که یادم نمیره

جهان بی تو دردی بدو ناگزیره

تو با من چه کردی که راحت نشستم

به اسمت طلسم جهانو شکستم

تو از خود بریدی تن آسمونی

چقدر پاکو خوبی چقدر مهربونی

برادر تو هستی وجودت عزیزه

تو خون از رگت رفت که خونی نریزه

حریم حرم وای اگر بشکنه

همه باورم وای اگر بشکنه

نباشم نبینم شب و روزمو

نبینی غم استخون سوزمو

اگه از تو دنیام امید تو کم شه

از این شهر لباس سفید تو کم شه

پر کفترا تو خیابون بیفته

گلا دست باد زمستون بیفته

زمین دور خواهد شد از سیب و گندم

چی میاد به روز شب و روز مردم

حریم حرم وای اگر بشکنه

همه باورم وای اگر بشکنه

نباشم نبینم شب و روزمو

نبینی غم استخون سوزمو

زمین دور خواهد شد از سیب و گندم

چی میاد به روز شب و روز مردم

برادر تو هستی که خواهر عزیزه

برادر تو هستی که خواهر عزیزه

تو خون از رگت رفت که خونی نریزه

منم با تو همراه منم با تو هستم

اگر از تو دورم ولی چفیه بستم

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

متن کامل »