تو عفتی تو حیایی عجب شکوه و جلالی * محمدرضا بذری

تو عفتی تو حیایی عجب شکوه و جلالی

خیال وصف کمالت چه آرزوی محالی

یگانه دختر حیدر بدون مثل و مثالی

تو راه به بند کشیدند چه خواب و چه خیالی

تو مادرانه ترین خواهری که در دو جهانی

تو آفریده شدی تا پناه خلق بمانی

چه بهتر است که اصلا خوده تو روضه بخوانی

من بودم و شام بلا میدیدمت بر نیزه ها

من بودم و اطفال تو با روضه ی گودال تو

جانم حسین جانم حسین

****

به بزم حادثه چیزی بجز شکوه ندیدی

بجز حسین و خدایش ز هرچه دست کشیدی

سر از حسین بریدند ولی تو دل نبریدی

به شام تیره ی دشمن تویی که صبح سپیدی

ز غصه های عظیمت رمق نمانده به جانی

تو در حجاب چو خورشیدِ پشت ابر نهانی

چه بهتر است که اصلا خوده تو روضه بخوانی

من بودم و بزم شراب وای از رباب وای از رباب

دیدم تو را در تشت زر دیدی مرا با چشم تر

جانم حسین جانم حسین

.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۵ صفر ۱۴۰۰ محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار صفر ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر