خورشید پشت ابر پنهون بود حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1385 بازدید
محمود کریمی

خورشید پشت ابر پنهون بود متن شعر مداحی

خورشید پشت ابر پنهون بود

خورشید از ابرا دلش خون بود

قلب دو عالم نبض این مرده

مردی که دورش ماه میگرده

این قلب هم امشب ترک خورده

خورشید از ابرا کتک خورده

اونا که نون فتنه رو خوردن

خورشید رو روی خاکا بردن

سَم اومد و آه از لبش افتاد

قلب دو عالم از تپش افتاد

این ماجرا تکرار تاریخِ

تکرار آتیش و در و میخِ

بازم طناب و دستای بسته

دستی که هستی بین اون دسته

بازم طنابی مرد شهر و برد

کوهی توی کوچه زمین میخورد

اشکاش از آتیشِ دلش داغه

داغیِ کتفش کار شلاقه

با دست بسته دنبال مرکب

انگار بازم راهی شده زینب

وقتی با صورت رو زمین افتاد

انگار شاه از صدر زین افتاد

از تشنگی بی جون و بی حاله

لب تشنه و زخمی تو گوداله

سر نیزه با گیسو در افتاده

خنجر به جون حنجر افتاده

چکمه چه کاری کرده باسینه

قاتل نشسته سینه سنگینه

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل