تاریخ انتشار:
بازدید: 2394 بازدید


داد از این در که افتاده به جانم ای داد
من زمین خورده ترین مرد جهانم ای داد
من جوانم تو جوان پیر شدی پیر شدم
زود می افتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگی ات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
میشود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد
همه شهر به افتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشید توانم ای داد
هفت جای بدنت تا دره مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
همه گفتند علی بود و زنش را کشتند
من جگر سوخته از زخم زبانم ای داد
در خیبر صف دشمن همه هیچ این غم را
نتوانم نتوانم نتوانم ای داد
.
شب ۴ فاطمیه دوم ۹۹ محمد حسین پویانفر
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.
