تاریخ انتشار:
بازدید: 401 بازدید
داری میری نمیبینی غمت سنگینه رو شونم
صبوری میکنم اما مثه یه کوه ویرونم
همیشه تکیه گام بودی نگفتی درد پهلوتو
برام دردآوره وقتی میگیری پش من روتو
بهار خنده های تو واسه من دلبری کرده
کدوم پاییز با سیلی تو رو نیلوفری کرده
روزی که پا شدی از جا غمای خونه رو بردی
موهای دخترا رو از پریشونی در آوردی
لب حیدر که بعد از تو دیگه هرگز نمیخنده
میون نخلای اندوه واسه اشکاش چاه کنده
دیگه هیچکس نمیفهمه غمای بی شمارش رو
شکستن صد دفعه بی تو غرور ذوالفقارش رو
از آن لبی که ز من خواهشی نکرده بخند
بخند ور نه به من خنده را حرام کنی
تو مثل اهل مدینه ز من مگردان رو
که فارقم ز دو عالم به یک سلام کنی
درِ بهشت کنی باز و زود میبندی
چه میشود نگه نیمه را تمام کنی
کربلایی حنیف طاهری
گلچین فاطمیه دوم ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net