در به درم دنبال پناه اومدم (حسین ستوده) ۱۴۰۳ + متن شعر

نویسنده:
بازدید: 3410 بازدید
حسین ستوده

جهت عـضویت کلیک کنید

.

در به درم دنبال پناه اومدم

سائلمو مهمونی شاه اومدم

خستم اگه خُب این همه راه اومدم

در میره خستگیم تو بغلت فقط

بجز همین بغل چیزی نمیخوام ازت

این دفعه رو بیا رومو نزن زمین

گریه کنم یه کم توی بغلت همین

دوای دردم هنوز تو حرمت من دل سیر گریه نکردم

دوای دردم جوابمو بده که دست خالی برنگردم

****

هر دفعه شد دردای دلت بی امون

خواستی اگه اشکات بشه آرومِ جون

یابن شبیب روضه واسه جدم بخون

بگو چجوری شمر پنجه زده به موش

بگو چطور سنان نیزه زده تو گلوش

خولی شبیه گرگ لباسشو درید

بگو که ساربان انگشتشو هم برید

وایِ رقیه بریدن سرشو روبرو چشمای رقیه

****

تنها بین قتلگات اومدم

دیدم سمت خیمه وامونده چشات اومدم

دنبال غبار خاک دست و پات اومدم

زیر نیزه بودی دنبال صدات اومدم

جای سالم نیست روی بدنت

از هم پاشیدی با چی زدنت

بیرون آوردم تیرا رو ولی

گیر کرده نیزه توی دهنت

سیاهه روزگارم تو دل قتلگاه میبینی گره خورده کارم

دستمو بد بریده هرکاری کردم نشد این نیزه رو در بیارم

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید

صوت بند سوم [تنها بین قتلگاه]

جهت دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسین ستوده
زیارت مخصوصه امام رضا ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

متن کامل