تاریخ انتشار:
بازدید: 718 بازدید


دشمن به دشمنی خود اقرار می کند متن شعر مداحی
دشمن به دشمنی خود اقرار می کند
مردی که داشت بازوی خیبر گشا علی است
لم داده ام به تکیه گه لن ترانی ات
من سخت راحتم که ندارم نشانی ات
قنبر که خود لیاقت قنبر شدن نداشت
افتاد بین جذبه قنبر کشانی ات
اول تو از پیاله هستی چشیده ای
ما نیز خورده ایم ز جام دهانی ات
با قل هو الله است برابر علی مدد
یا مرتضاست شانه به شانه به یاسمن
هستند مرتضی و خدا هر دو موتمن
جوشانده ای ز نسخه عیساست این سند
گر دم کنند تیغ دم ذوالفقار را
من ار (اگر) به قبله رو کنم به عشق روی او کنم
اقامه صلاه را به گفتگوی او کنم
در عهد تو طراوت می زد به هر بلد
خورشید مست گشت و دو دور اضافه زد
کس پیش تو دم ز زور بازو نزند
کو آنکه مقابل تو زانو نزند؟
لب تشنه ز علقمه گذشتی آری
دریا که به رود خانه ها رو نزند
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

Great, I really like it! Youre awesome