تاریخ انتشار:
بازدید: 831 بازدید


دلم گرفت مرا که قلم گرفت عمو متن شعر مداحی
دلم گرفت مرا که قلم گرفت عمو
گمان کنم که مرا دست کم گرفت عمو
برای آنکه مرا لحظه ای رها نکند
زمان رفتن از عمه قسم گرفت عمو
فقط به خیمه منم شیرخواهر هم رفته
ولی مسیر مرا از حرم گرفت عمو
دم وداع به من گفت خیمه ها با تو
به گریه بوسه ای از صورتم گرفت عمو
شلوغ شد دم گودال ناگهان دیدم
ز روی اسب زمین خورد و غم گرفت عمو
صدا زدم که کمی نیزه را معطل کن
به قتلگاه تو پایم قدم گرفت عمو
که گفته است تو بی لشکری یتیم حسن
میان معرکه دستش علم گرفت عمو
در آن شلوغی مقتل همین که دیدم شمر
به روی سینه نشسته دلم گرفت عمو
ضریح من حسنیه است لشکر کوفه
چه سهمی از بدن کوچکم گرفت عمو
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net