دل غرق خونه آهم تو سینه است ” محمدرضا بذری ” شعر کامل

دل غرق خونه آهم تو سینه است

اینجا بقیعه اونجا مدینه است

سرتاسر این شهر پر نور

تنها یه نقطه است که تاریکه

بین تموم کوچه هاشم

فقط یه کوچه است که باریکه

اشک علی رو کم پاک کردن

اینجا عزیز مصطفی رو خاک کردن

عشاق العباس دل چاک کردن

ام البنینم توی غربت خاک کردن

آه از غریبی / آه از غریبی

****

شب بود و وقت راز و نیاز بود

شیخ الائمه گرم نماز بود

وقت نماز شب یه عده

آرامشش رو بهم زدن

ریختن تو خونه همه رو

سجاده ی آقا قدم زدن

زخمای سینش سرباز کردن

آتیش زدند و در رو آخر باز کردن

پیش چشای اهل مدینه

با دست بسته بردنش از روی کینه

آه از غریبی / آه از غریبی

****

بردن امامو پای پیاده

گریه کنید که روضش زیاده

خسته شد از بس بین کوچه

پی سواره ها کشیده شد

حرمت نگهداشتن نه والله

اینقدر که اون نفس بریده شد

آقای ما رو با آه بردن

پای برهنه پشت مرکب راه بردن

باید که پای سوز غمش مُرد

پشت سر مرکب آقا خیلی زمین خورد

افتاده یاد غمای زینب

میسوزه از داغ غم پاهای زینب

داره میخونه با آه و گریه

صلا علیکِ عمتی مظلوم رقیه

وای از غریبی / وای از غریبی

▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت

حاج محمدرضا بذری
شهادت امام صادق سال ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

متن کامل