متن مداحی [ دیروز و امروز و فردا ] مجید بنی فاطمه

اگه دلت شکسته تو غصه ها اسیره اگه کسی رو میخوای که دستت و بگیره فقط بگو اغثنی یا قمر العشیره دنیامی…

چی میشه آقا زندگی من فدای شما باشه چی میشه اگه سرنوشت من مثه شهدا باشه میخوام شهید بشم آخه میگن سرِ…

قلب شب غوغاس صحبت از فرداس رو لب قاسم تو دل عباس همه میخوان به قولشون عمل کنن شبیه قاسم صحبت از…

سال نوئه آسمون خبرای خوشی داره روی دامن زمین داره ستاره می باره سرت و بیار فدایی کن که دوباره شب یار…

دنیای من به تو وابستگی داره و دنیای تو تب دلواپسی داره و دنیای من داغونه شور عشقت با دل من چه…

من می مستور میبینم من همه جا شور میبینم دره آسمون بازه امشب نور علی نور میبینم دلبر حسین اومد ماه خونه…

امشب به بیت فاطمه رضوان گل افشانی کند روح القدس مدحت گری حورا غزل خوانی کند گیتی به تن پیراهن از انوار…

پیش چشم حیدر داری سر بر بستر زهرا مُردم آخر میمیرم بهار علی خزان شده ای به رنگ گل ارغوان شده ای…

یک شب زروی ناقه فتادم به روی خاک از ترس مرده بودم اگر مادرت نبود ناز مرا به ضربت سیلی کشیده اند…

تنهایی روی خاک داغ این صحرایی با لب تشنه لب دریایی تنهایی مظلومی زیر تیغ و نیزه هم آرومی از یه قطره…