زبونم لال حسین ته گودال حسین سید مهدی حسینی + متن شعر

چه خوبایی جمعند تو بزم عزات شلوغه همیشه حسینیه هات میدونم که دیره ولی اومدم یه ذره منم گریه کردم برات کشوندم…

شور به پا کرده ای ماه محرم سلام تازه شب اول است اذن بده یا امام باز به دنبال من پیک فرستاده…

او روی مرکب من ایستاده کشون کشون میبرنم پای پیاده نفس ندارم سِنَم زیاده زمین میفتم بین کوچه بی اراده زمین میفتم…

گریه اگه راه نفس هاتو بست دست نکش حرف یکی اگه دلت رو شکست دست نکش حرفتو نشنیده گرفتن همه دست نکش…

لباس احرام تو ای کاش بود کفن میکردمت اگه جاش بود لباس کهنت اگه پیداش بود کفن میکردمت اگه جاش بود جاش…

نُبارک نُبارک یا ابوسجادی نُبارک نُبارک یا خیرالزادی نُبارک نُبارک اکرم الاولادی زین العباد نور السمایی زین العباد فیض البکایی زین العباد…

برگرد از فرات ای عموی قافله برگرد از فرات آبروی قافله برگردو ما ها رو برگردون بعد از تو ما میشیم سرگردون…

نادا ام الحسنین تفضلوا تفضلوا تَفَضَّلوا عَلَی المُخَیَمِ الحُسَین منتظر سلامِ محرم تو بودم کاش شب اول آقا تو حرم تو بودم…

حسین سیب سرخی
ایام فاطمیه اول ۱۴۰۳

حالا که اومدی خیلی دیر شده دخترت با غم و غصه هات پیر شده خیلی دیر شده من میدونستم که خودت رو…