تاریخ انتشار:
بازدید:
4942 بازدید
شاه به خون تپیده بین یه مشت دریده
کار افتاده دست خنجر لب پریده
یه جرعه آب میدادیش خنجرو تیز میکردیش
حرم داره میبینه یه حدی داره نامردی
تشنه رو آب میدادی دشنه رو تیز میکردی
****
گرگا دسته دسته به دور صید خسته
نشسته بی حیایی رو سینه ی شکسته
پا میذاره رو قرآن چکمه رو عرش میذاره
صیحه میاد از کعبه جسارتم حدی داره
****
ولیِ دم رو دیدن در حال دویدن
اونها که تونستن چادرشو کشیدن
مگه چقدر جون داره که راهشو میبندید
میسوزه سنگ از نالش به چی دارید میخندید
.
با نوای حاج محمود کریمی
شب اول ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.