شبی ساکت و دلگیر خودم بودم و قلبی * حاج رضا هلالی

شبی ساکت و دلگیر

خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر

و نزدیک اذان بود که پیچید به آفاق

همه نغمه ی تکبیر

نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش

و مشغول دعا باش

که باز است به درگاه الی دره رحمت

و آن لحظه بود لحظه ی شیرین اجابت

شدم غرق عبادت

دو چشمم همه ام اشک شد و

روی لبانم همه سوگند

که یارب تو رهایم کن از این بند

و گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

همانجا که دل از سوز فراقش شده بی تاب

همانجا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب

همان وادی سوز و عطش و درد

همان وادی شرمندگیِ آب

همان وادی پاک حرم حضرت ارباب

و گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

همانجا که زمینش همه نور است

پر از شور و شعور است

حماسه است غرور است

شرمنده تر از وادی طور است

و فرش حرمش از پر حور است

و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است

و گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

همانجا که حرم خانه ی دلهاست

و عشقش همه در آب و گل ماست

زیارت گه زهراست

عبادتگه موسی است

دخیل حرمش حضرت عیسی است

و زیباست خدا محو تماشاست

که یک سو حرم شاه

و یک سو حرم حضرت سقاست

و گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

مکانی که در آن عشق زند موج

همانجا که زند پر به هوایش دل من هر دم و هرشب

همانجا که به هرجای زمین است

نشان از قدم محترم حضرت زینب

همان خاک که هم بدر و احد

خندق و احزاب و حنین است

که دل از عالم هستی برباید

خیابان بهشتی

که معروف به بین الحرمین است

و گفتم به خدا بین دعایم

که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

.
ولادت امام حسین / ماه شعبان ۱۴۰۰
حاج عبدالرضا هلالی

آرشیو اشعار مولودی ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر