شب قدر آقا دلم بی قراره * سید مهدی میرداماد

بازدید: 5178 بازدید

شب قدر آقا دلم بی قراره

کسی نیست که من رو تا خیمت بیاره

میخوام پا رکابت بمیرم برا تو

بگو امشبی رو کجا روضه داری

بگو رو کدوم خاک سرت رو میذاری

شب قدر اقا برات گریه کردم

چقدر توی روضه باهات گریه کردم

بیا یابن الزهرا

شی قدر اقا الان داری میری

که تو مسجد کوفه احیا بگیری

اجازه میدی تا منم پر بگیرم

کنار تو قران روی سر بگیرم

میگی به علی کنار میره پرده

میبینی خودش رو یکی مخفی کرده

یه نامرد با شمشیر که چشم انتظاره

تا مولا سرش رو به سجده بذاره

امون از غریبی

ما داریم میگیم و تو داری میبینی

که چجوری از هم جدا شد جبینی

تو داری میبینی چه زخمی به دین خورد

همون وقت که مولا با صورت زمین خورد

تو دیدی که شمشیر با ابرو چه کرده

بگو که غلافش با بازو چه کرده

الهی سر گل با اهن نریزد

چهل تا تو کوچه سر زن نریزد

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر