شور و غوغا در عرش برين افتاد * حاج محمود کریمی

بازدید: 1296 بازدید

شور و غوغا در عرش برين افتاد

تا که شاه دين از صدر زين افتاد

اي واي اي واي اي واي

با لب تشنه حسين بر زمين افتاد

پيش چشمان پر خون يک خواهر

گوشه گودال قتلگه مادر

اي واي اي واي اي واي

خون حنجر مي چکد از دم خنجر

خواهري که مادر را صدا مي زد

بر روي رخسارش لطمه ها مي زد

اي واي اي واي اي واي

زيـر خنجر يک نفر  دست و پا مي زد

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر