تاریخ انتشار:
بازدید: 984 بازدید


عزیزم دست قاتل
چرا گرفته کاکلتو
نیزه ای که خورده به پهلوت
بهم زده تعادلت رو
نیزه نیزه
مگه این بدن چقدر جا داره
کاش این خنجر
دیگه دست از سر تو برداره
یا غیاث المستغیثینت
داغ سنگینت
صبر زینبو سر آورده
اینکه نیزه میده تلقینت
چشم خونینت
اشک مادرو در آورده
****
نگاهت سمت من بود
ذبحتو بی هوا شروع کرد
تقصیر بوسه های من شد
اگه تنت رو زیر و رو کرد
ضربه ضربه
سر تو جدا شده اما دیر
آه از خنجر
داره مارو میکشه این تأخیر
این مصیبت ما رو سوزونده
تا هنوز مونده
پیش خیمه ها حواس تو
تو رو زیر نیزه ها خاک کرد
بی ادب پاک کرد
خنجرش رو با لباس تو
نظرتون درباره شعر این نوحه چیه؟
لطفا برامون بنویسید
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ سید مهدی حسینی
دهه سوم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی