قاصدکا خبر آوردن روز آخریمه * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 908 بازدید

قاصدکا خبر آوردن روز آخریمه

بذار که تشنه جون بدم چون سهم خواهریمه

یا حسین دیگه ختم دفتره اینم ته قصه خواهره

یا حسین صدام چه بی جوهره اینم ته قصه خواهره

وای برات گریه کردم هر شب وای بگو ای طبیب هر تب

وای که رازی شدی از زینب

من و ببخش اگه تا حالا واسه تو نبمردم

منو ببخش اگه برات کم تازیونه خوردم

منو ببخش اگه تنت رو دست خاک گرم صحرا سپردم

وای وای وای

****

پیراهن خونیت داداشم یار تنهاییمه

روزی هزار دفعه می مردم این یه سال و نیمه

یا حسین نفس نمونده برام منو شکسته داداش داغ شام

وای تمومی نداره ماتم وای دارم جون میدم از این غم

وای من و اون همه نامحرم

هنوز رو دست و پای من جای رد طنابه

هنوز همه مصیبتم از مجلس شرابه

هنوز خجالتم همینه دختر تو جا موند کنج خرابه

وای وای وای

****

تموم زندگیتو خواهر پای من گذاشتی

معلومه از قد هلالت روز خوش نداشتی

خواهرم چطوره وضع پیکرت چطوره زخمی که بود رو سرت

وای نمیره ز یادم اون حال وای چطوری توی اون جنجال

وای رسیدی میون گودال

منو ببخش اگه نمازت رو شکسته خوندی

کشون کشون خودت رو پای نیزه ها رسوندی

منو ببخش اگه زمین می خوردی هی تو صحرا

از پا میموندی

وای وای وای

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر