تاریخ انتشار:
بازدید: 3,972 بازدید


محمد عربی آبروی هر دو سراست
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او
شنیده ام که تکلم نمود همچو مسیح
بدین حدیث لب لعل روح پرور او
که من مدینه علمم علی در است مرا
عجب خجسته حدیثیست من سگ در او
شاعر: هلالی جغتایی
***
به جمعیت کفایت کرد امیر المومنین ما را
پریشانی وداعی کرد ز این بحر یقین ما را
به ذلت بر زمینش سر نهادیم و ثنا گفتیم
به روز حشر با عزت برون آرد زمین ما را
غبار قبر او با آستین برگیر تا ان بُت
کشد بر آستانش در جزا از آستین ما را
تمنا از علی هم صحبتی با اوست خود ور نه
شفاعت می کند پیش از علی ام البنین ما را
ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیم
تو هم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را
شاعر: محمد سهرابی
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست