جهت عـضویت کلیک کنید
من فقط یه نوکر ساده ام
من فقط یه نوکر سادم
واسه ی هرکاری آمادم
این مقام نوکری کردن
قبل من کار بزرگا بود
که به من رسید از اجدادم
بگن فرش حسینیه رو جارو کن میگم باشه
بگن هر هنری که بلدی رو کن میگم باشه
بگن بشین و کفشارو مرتب کن میگم باشه
بگن سینه زنی برای زینب کن میگم باشه
میگم باشه
آره نوکر اگه بشه خسته
علمت رو زمین نمیزاره
گره ام بندازه توی کارم
خانوم ام البنین نمیزاره
یا اباعبدالله
****
نکنه بگی که بد هستی
یا توی نوکری رد هستی
من نیومدم برا حاجت
نوکریه من برا مزد نیست
تو خودت کارو بلد هستی
بگن قبل همه چراغو روشن کن میگم باشه
بگن بیا لباس خادمی تن کن میگم باشه
بگن گریه کنه رقیه خاتون باش میگم باشه
بگن تا آخر روضه تو بیرون باش میگم باشه
میگم باشه
آره نوکر تو این دم و دستگاه
نباید که اسیر بازی شه
همه کار میکنم برا روضه
تا که از من رقیه راضی شه
یا اباعبدالله
کربلایی وحید شکری
هفتگی فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “