تاریخ انتشار:
بازدید: 2087 بازدید


هنگامه غم شد تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد متن شعر مداحی
هنگامه غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد
هی کم کم و کم کم
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد
یک روضه کوتاه
عمامه و انگشتری و پیروهن تو
لب پاره شد انگار
با پا زده نیزه لگدی در دهن تو
ای وای حسینم
****
لب تشنه و خسته
شمشیر چنان خورده که اعضات شکسته
زیر سم مرکب
دندان و سر و سینه و ابروت شکسته
این اول روضه است
شمر است که با چشمه روی سینه نشسته
ای وای حسینم
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net
