تاریخ انتشار:
بازدید: 2,321 بازدید


وسط شعله کینه حسودا
بین تاریکی نا تموم دودا
صورت مادرم کبود شد کبودا
اثر شعله ها رو پر چادره
دود بالا بره نفسش میبره
ای خدا ضربه ها ضربه ها به کجا میخوره
آی آتیش سمت مسمار نرو
ای در سوی دیوار نرو
ای میخ کلنجار نرو
****
عمر خورشید این خونه بی فروغ بود
سر ظهری چقدر خونمون شلوغ بود
کاشکی اون ضربه به پهلو دروغ بود
دست به پهلو گرفت آروم آروم نشست
بابا فهمید چی شد دیگه چشماشو بست
بین دیوار و در عاقبت بار شیشه شکست
این غصه اون که میدونی خونه رو به ویرونی
دیوار چرا خونی
****
این مصیبت چرا آخری نداره
حال مادر شاید خوب بشه دوباره
ضربه اون غلاف اگر که بذاره
زخم این ماجرا ضربه آخره
فاطمه راهی اخرین سنگره
سند روضه کوچه های بازوی مادره
تا مسجد میرسه آخرش اما زخم بالو پرش
ای وای چی اومد سرش
.
سید مجید بنی فاطمه
ایام فاطمیه ۱۳۹۷
www.mohjat.net