تاریخ انتشار:
بازدید: 1,246 بازدید


وقتی که شوهرم را در کوچه ها کشاندند
اطفال بی پناهم از دیده خون فشاندند
غمگین و پا برهنه مولا ز خانه میرفت
آری جنازه عشق بر روی شانه میرفت
در کوچه های غربت پهلو شکسته رفتم
گاهی به روی پایم گاهی نشسته رفتم
با اشک چشم حیدر آنجا وضو گرفتم
با دست خسته خود دامان او گرفتم
از سینه شکسته یک یا علی کشیدم
درد غریبی اش را بر جان و دل خریدم
ثانی به یک تبسم زخم مرا نمک زد
او یک اشاره کرد و قنفذ مرا کتک زد

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net