تاریخ انتشار:
بازدید: 162 بازدید
چادر خاکی هیزم سوخته
خونه با حسرت
چشم به در دوخته
صدای شلوغی دم در زیاده
یه چادر هنوزم تو دستای باده
یه مردی رو با دست بسته
میبردن پیاده
یه مادر دم خونه خسته
شکسته نشسته
تو رفتی شبای مدینه
نداره ستاره
مگه غصه ی تو چی بوده
که گونت کبوده
دیگه پای حرفات مادر
شبا تا صبح ماه بیداره
داره زینب با انگشتاش
نفس هاتو هی میشماره
آتیشم میزنه حرفای این دختر
خیره مونده نگاش به خونِ روی در
التماس میکنه نرو نرو مادر
صدای شلوغی دم در زیاده
یه چادر هنوزم تو دستای باده
یه مردی رو با دست بسته
میبردن پیاده
حاج مهدی رعنایی
گلچین فاطمیه دوم ۱۴۰۳
نماهنگ صدای سوخته
جدیدترین اشعار ” مشاهده “
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net