چه غصه ها که نخوردی برای همسایه سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 981 بازدید
مجید بنی فاطمه

چه غصه ها که نخوردی برای همسایه

هنوز هم که تو داری هوای همسایه

کمی به فکر خودت باش در قنوت شبت

بزرگ هست عزیزم خدای همسایه

تو ناله کردی و همسایه را دعا کردی

ز گریه تو در آمد صدای همسایه

دعای توست که مرگت سریع تر برسد

همین شده است دقیقا دعای همسایه

کمر به قتل تو بستند باز هم بانو

به فکر نان شبی و غذای همسایه

به زخم دست تو پاشید آن نمک را که

گرفته بود ز دستت گدای همسایه

به خانه ریخته اند و گمان نمیکردم

به خانه وا شود این گونه پای همسایه

نخواستیم جواب سلام ها را کاش

سلاممان ندهد با کنایه همسایه

چه غربتی است که همسایه بی خبر باشد

ز داغ مرگ عزیز و عزای همسایه

قسم به سرخی خون های چادرت دیگر

برام رنگ ندارد حنای همسایه

www.Mohjat.net

متن کامل