آخر راهی شدی از خیمه پر زدی
حالا که اومدی بیا تو بغلم
بیا پسرک شیر جملم
بیا پسرک دلبر حسن
بیا پسرک قند و عسلم
ده سال تو بغلم ده سال تو پر قو
آخر کشته شدی بی دست پای عمو
****
سخته برام بگم پر از قفس بکش
من جون به لب شدم پسرم نفس بکش
حالا منمو این چشای ترم
حالا منمو این زخم جیگرم
حالا منمو این غصه که نشد
تو رو مثه علی خیمه ببرم
غیر از واحسنا رو لبهای تو نیست
من گفتم که نیا گودال جای تو نیست
چشمات چشمه ی خون لبهات مثل کویر
تابوت حسنه زیر بارون تیر
****
گریونه مجتبی اون لحظه ای که با
من میره پیکرت زیر سُم مرکبا
نگرون تو و این همه غمم
نگرون تو و اهل حرمم
نگرون تو و دست قلمم
دوباره روی خاک مونده علمم
میره چکمه ی شمر ای آیینه ی من
روی سینه ی تو روی سینه ی من
وای از عصر دهم بعد از پر زدنت
غارت میشه تنم غارت میشه تنت
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ حاج محمود کریمی
شب پنجم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی