آروم آروم اشکام میریزه الهی که زینب فدا شه
تو غریب و تنها بمونی مگه خواهرت مرده باشه وای
داداش خوبم بزا سهم کوچیکم و قربونی کنم برات
شاخه گلایی که اگه کربلا نبود بازم میشدن فدات
خواهر تو نشسته توی خیمه ی قاسم و اکبر
تا که روی سرم ببینی چادر خاکی مادر وای
****
بیا ببین که دل من پاره پاره شد با شمشیر اشکاشون
با یه جوابی توی قران چشم تو با تفسیر اشکشون
سر میزارن رو دامن من وقتی به گریه افتادن
تا که دلت رو راضی کنم من رو به تو قسم دادن
خدا خدا کردم که این بار من و نبینه اون نگاهت
توی دل خیمه نشستم گلام اومدن توی راهت حسین
****
میون میدون غیرتی شعله میکشه از دلهای تنگشون
میبینه صحرا هنری که نشون میدن از استاد جنگشون
می وزه عطر گریه ی تو از نوک نیزه ی قاتل
حاصل من فدای سرت مونده هنوز ابوفاضل
دونه دونه یار از سپاهت مثه کبوتر پر میگیره
دیگه داری تنها میمونی خدا تو رو از من نگیره حسین
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.