آمد پیمبر نور ایمان را به ما داد
ذکر رحیم و ذکر رحمن را به ما داد
اول گرفت از ما رگ کافر شدن را
بعد از وفا نام مسلمان را به ما داد
بر سفره توحید او عمری نشستیم
شکر خدا پیغمبر این نان را به ما داد
فرمود در وقت گناهان فاذکروالله
راه گریز از دام شیطان را به ما داد
سنگش زدند و خواند آیات خدا را
با زحمت بسیار قرآن را به ما داد
یک لحظه هم نفرین از آن لب ها نیامد
زیبایی لب های خندان را به ما داد
فرمود راه حق فقط با اهل بیت است
ممنون او هستیم عرفان را به ما داد
با عشق زهرا و علی پیوندمان زد
در پایشان چشمان گریان را به ما داد
می خواست تا ایمان ما جانی بگیرد
شیرینی ذکر حسن جان را به ما داد
درهای خیر هر دو دنیا را گشود و
شور غم شاه شهیدان را به ما داد
تا بین بستر پیکر پیغمبر افتاد
ابر غریبی بر وجود حیدر افتاد
بعد از پیمبر احترام مرتضی رفت
بین مسلمان های پست و کافر افتاد
تنها شد و از دور او اصحاب رفتند
مولا غریب و بی کس و بی یاور افتاد
خیبر شکن بود و غرورش را شکستند
در پیش چشمش فاطمه پشت در افتاد
با چشم اشک آلود خود زینب صدا زد
بابا کمک بابا بیا که مادر افتاد
دیگر به جسم فاطمه نیرو نیامد
تا آخر عمرش میان بستر افتاد
بعد از پیمبر مرتضی با فرق پاره
در سینۀ محراب پای منبر افتاد
بعد از علی سردار بی یار مدینه
با زهر یار جانی اش در بستر افتاد
بعد از حسن در کربلا از روی مرکب
شاه شهیدان روی صحرا با سر افتاد
شاعر: مجتبی شکریان
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ همه مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net