آنقدر داد زد ته گودال سید رضا نریمانی + متن شعر

بازدید: 123 بازدید
رضا نریمانی

آنقدر داد زد ته گودال متن شعر مداحی

آنقدر داد زد ته گودال

تا به داد همه رسید حسین

نیزه ها هر کدام طعمی داشت

همه را یک به یک چشید حسین

از زرنگی نیزه دار نبود

به خدا نیزه را ندید حسین

تو اولین امیر بودی

که بین یک حصیر بودی

واجب الاحترام بودی

که بین ازدحام بودی

خونِ تو رو مباح کردن

حمله به قتلگاه کردن

بعد بریدنِ سرِ تو

نگاه به خیمه گاه کردن

چقدر روبروم طولش دادن

یه جوری هر کدوم طولش دادن

کشتنتو جلو چشای من

سه ساعتِ تموم طولش دادن

سر فرصت سرتو بریدن

به چه قیمت سرتو بریدن

بمیرم داداش غریبم

توی غربت سرتو بریدن

کشته ی تشنه لب لهوفی

زخمی جراحت سیوفی

پیش چشمم تو رو میزدن با

دشنه ی هندی و سنگ کوفی

روی خاکا پرتو کشیدی

نفس آخرتو کشیدی

وقت دست و پا زدن تو گودال

چادر مادرتو کشیدی

آه ای هلال زینب ماه شبای تارم

امشب دلم گرفته دیگه آروم ندارم

بی سر غریب مادر محروم حسینِ مظلوم

وای از گلوی زخمی ظالم یه ذره آروم

بی حیا پیش چشم مادرت میزد

نیزشو بعد حلقوم تو سرت میزد

انگاری توی قلب خواهرت میزد

شیب گوداله و شاه بی ردا

وا محمدا وا محمدا

اومده شمر جدا سنان جدا

وا محمدا وا محمدا

لااقل صیدتو رو به قبله کن

شمر حوصله کن شمر حوصله کن

اول بکش و بعد هلهله کن

شمر حوصله کن شمر حوصله کن

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید رضا نریمانی
ماه رمضان ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل