آن زمان که برای بردن من * حاج امیر کرمانشاهی

من شبو روز گریونم برات چند شب و روز گریونم برات که نبودم بالای سرت دست تو شد از پیکر جدا کاش…

یا سیدالشهدا به جنون میکشی مرا ارباب حب الحسین فقط وسیلة السعدا ارباب توی قلب من تو حرم داری چه حسینی و…

ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیر آوردن ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر…

آب غسل و کفن ختم رسل خشک نگریده که قران شده پا مال و فراموش شده حرمت پیغمبر و دین علی و…

به اذن الله رب قادر ازلی میرود میدان شیر حسن ابن علی میتابد همچون ماه پسر برادر ثارالله آمد نور مطلق آیه…

چونکه خورشید به پوشاندن او مأمور بود زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود راوی انگار که در شام و…

تا کمی پلک چشم من نم شد بزم عشق دلم فراهم شد صورتم میزبان باران است مثل برگی که سهم شبنم شد…

میبینی نوکرتو دوست داره اسیر این غم باشه رو سرش سایه ی پرچم باشه وقت مرگش تو محرم باشه بالاتر از بهشت…

شاه کربلا سلام علیک بنفسی و مالی و اهلی و قلبی لدیک منمو گردنمو تعظیمت سرمو تیغ تو و تصمیمت بگو کی…

آتیش زدن باز دوباره به یه در اومدن یه عده واسه دردسر نیمه ی شب یه نفر کمک نبود داره میسوزه یه…