ابر اندوهیم و چشمی غرق نَم داریم ما
سالیان سال از داغ تو می باریم ما
گریه تنها بر مصیبات عظیمت جائز است
غیر از این گریه ز هرچه گریه بیزاریم ما
حاصل یکسال زحمت در محرم می رسد
میوه چشمان ما اشک است پر باریم ما
خرجیِ چشمان ما را فاطمه پرداخت کرد
تا دمِ محشر به این مادر بدهکاریم ما
هفت پشتم کفشدار روضه هایت بوده اند
آبروی خویش را مدیون این کاریم ما
جاروی دست مرا شاه خراسان داده است
نسل اندر نسل از خُدّام درباریم ما
دخترت هرشب مرا کنج همین هیئت نشاند
در شلوغی ها به لطفش باز جا داریم ما
سقف هیئت ها پناه بی پناهی های ماست
سایه ات را بر ندار آقا گرفتاریم ما
روضه ات دار الشفای دردهای بی دواست
هر زمان هیئت نمی آییم بیماریم ما
جان جُونَت با نگاهی رو سیاهت را بخر
نوکر ناقابلیم اما تو را داریم ما
آبروی ساقیِ اهل حرم با آب ریخت
در عزای شرمساری اش عزاداریم ما
کاش یک جرعه رباب از آب می نوشید
تا ابد در حسرت مشک علمداریم ما
***
این دهرِ کهن جوانی اش می آید
سرچشمه زندگانی اش می آید
نخلی که به کربلا نشانده است حسین
مهدی پیِ باغبانی اش می آید
.
شب تاسوعا محرم ۱۴۰۰ حاج محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.