ابر هی در صورت مهتاب بازی میکند
باد دارد توی زلفت تاب بازی میکند
عمه گفته قحطی آب است تا پایان راه
پس چرا آن مرد دارد آب بازی میکند
گفته ام با بچه ها بابای من می آید و
دامن من را پر از اسباب بازی میکند
لب ز چوب بی حیای خیزران پاره شده
مثل آن ماهی که با قلاب بازی میکند
آسمان دیده که هر شب تا دم صبحی رباب
با علیِ اصغرش در خواب بازی میکند
من اگر دردانه ات هستم به جای من چرا
باد دارد توی زلفت تاب بازی می کند
شاعر: مهدی رحیمی
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat